ادامه مطلب
قانون عوامل اصلی
در جهان هستی آنچنان قوانین دقیق و منظمی موجود است که هیچ بی نظمی و تداخلی در روند خلقت ها و پدیده ها بوجود نمی اید و هر موجودی که تاکید می کنم هر موجود و یا پدیده ایی که قابلیت بودن را پیدا کند حتی به مقدار کم حتما بوجود می اید و بر اساس قابلیت خود مدتی میماند و بعد بر اثر بی لیاقتی و یا عدم تطبیق با قوانین مربوطه از بین میرود. عوامل اصلی برای پدیده های مختلف بصورت گوناگون و فراوان و خارج از شمار وجود داشته و دارند.مثلا برای بوجود آمدن یک میوه آفتاب و آب و بوته و یا درخت و فصل مناسب و نگهداری و زمان لازم است و هریک از این عوامل هم طبق قانون خود عمل می کنند پس اگر تحت شرایطی وضعیت یکی از این عوامل ناقص شد قطعا در میوه اثر آنرا مشاهده خواهیم کرد.
در رفتارهای انسانی نیز عوامل اصلی، در زندگی و ارتباطات و روند زندگی و نحوه تفکر موجود است و تعالی و ترقی هریک و یا نقص و شکست در هر یک می تواند اصل وجود ما را با چالش مواجه کند. باید توجه داشت که عوامل اصلی وجود ما در زمان جنینی، بستگی به عملکرد والدین ما دارد. و بعد موضوع تغذیه و نوع تربیت و آموزش و پرورش از عوامل اصلی وجودی و شخصیتی ما می باشد.حالا ما می توانیم با شناخت عوامل اصلی وجود خود، نسبت به آن تعداد از عواملی که قابلیت و انعطاف پذیری تغییرات را دارند نسبت به باسازی شخصیت و خلق و خوی خود اقدام کرده و با پی گیری مستمر و با دقت و هشیاری خود را به فردی مناسب تر و یا نزدیک تر به سلیقه خود تبدیل کنیم. البته دستکاری بعضی از عوامل اصلی مانند قومیت و سرزمین و گروه خونی و مشخصات بدنی غیر قابل تغییر، امکان ندارد .ولی ما میتوانیم با کوشش و شناخت عوامل قابل تغییر و یا قابل خلق شدن مجدد خود رابه قالب مورد علاقه خود نزدیک کنیم. قبول وضعیت موجود و شناخت شرایط تغییر و استمرار در پی گیری مراتب می تواند فرد دیگری را درشما متولد کند تا شما از خلقت مجدد خود تعجب کنید و بصورت دلپذیر تری به زندگی ادامه دهید.روشن است که ترس و عادات ما مانع اصلی خواهند بود و شاید ما در سنین پیری و یا میانسالی باشیم و فکر کنیم از ما گذشته عرض می کنم هرگز چنین نیست .اگر ما بتوانیم یک روز و یا حتی یکساعت حسب الگوی مورد نظر خود زندگی کنیم می توانیم ادعا کنیم که ما زندگی کرده ایم...
ادامه دارد
ادامه مطلب
قانون عوامل اصلی
در جهان هستی آنچنان قوانین دقیق و منظمی موجود است که هیچ بی نظمی و تداخلی در روند خلقت ها و پدیده ها بوجود نمی اید و هر موجودی که تاکید می کنم هر موجود و یا پدیده ایی که قابلیت بودن را پیدا کند حتی به مقدار کم حتما بوجود می اید و بر اساس قابلیت خود مدتی میماند و بعد بر اثر بی لیاقتی و یا عدم تطبیق با قوانین مربوطه از بین میرود. عوامل اصلی برای پدیده های مختلف بصورت گوناگون و فراوان و خارج از شمار وجود داشته و دارند.مثلا برای بوجود آمدن یک میوه آفتاب و آب و بوته و یا درخت و فصل مناسب و نگهداری و زمان لازم است و هریک از این عوامل هم طبق قانون خود عمل می کنند پس اگر تحت شرایطی وضعیت یکی از این عوامل ناقص شد قطعا در میوه اثر آنرا مشاهده خواهیم کرد.
در رفتارهای انسانی نیز عوامل اصلی، در زندگی و ارتباطات و روند زندگی و نحوه تفکر موجود است و تعالی و ترقی هریک و یا نقص و شکست در هر یک می تواند اصل وجود ما را با چالش مواجه کند. باید توجه داشت که عوامل اصلی وجود ما در زمان جنینی، بستگی به عملکرد والدین ما دارد. و بعد موضوع تغذیه و نوع تربیت و آموزش و پرورش از عوامل اصلی وجودی و شخصیتی ما می باشد.حالا ما می توانیم با شناخت عوامل اصلی وجود خود، نسبت به آن تعداد از عواملی که قابلیت و انعطاف پذیری تغییرات را دارند نسبت به باسازی شخصیت و خلق و خوی خود اقدام کرده و با پی گیری مستمر و با دقت و هشیاری خود را به فردی مناسب تر و یا نزدیک تر به سلیقه خود تبدیل کنیم. البته دستکاری بعضی از عوامل اصلی مانند قومیت و سرزمین و گروه خونی و مشخصات بدنی غیر قابل تغییر، امکان ندارد .ولی ما میتوانیم با کوشش و شناخت عوامل قابل تغییر و یا قابل خلق شدن مجدد خود رابه قالب مورد علاقه خود نزدیک کنیم. قبول وضعیت موجود و شناخت شرایط تغییر و استمرار در پی گیری مراتب می تواند فرد دیگری را درشما متولد کند تا شما از خلقت مجدد خود تعجب کنید و بصورت دلپذیر تری به زندگی ادامه دهید.روشن است که ترس و عادات ما مانع اصلی خواهند بود و شاید ما در سنین پیری و یا میانسالی باشیم و فکر کنیم از ما گذشته عرض می کنم هرگز چنین نیست .اگر ما بتوانیم یک روز و یا حتی یکساعت حسب الگوی مورد نظر خود زندگی کنیم می توانیم ادعا کنیم که ما زندگی کرده ایم...
ادامه دارد
ادامه مطلب
قانون تبدیل
در جهان هستی و در تمام موارد و زمینه ها تبدیل در جریان است.مواد ساده به مواد مرکب تبدیل شده و پس از زمانی مواد مرکب به عناصر ساده تبدیل می شوند و ما در عمر خود شاهد تبدیل شدن های زیادی هستیم
اما در بعد انسانی ---ما از نوزادی کم کم تبدیل به کودک و جوان و پیر شده و در نهایت به دست طبیعت سپرده می شویم تا به اجزای ساده تر تبدیل شویم
در حالات روحی و معنوی نیز انسان بر اثر آموزش و تعلیمات تبدیل به دانشمند و یا فردی آگاه می شود. سرمایه این گونه تبدیل ها عمر و اراده و صبر و تحمل است
در پاره ایی موارد و در پایان میان سالی و ورود به پیری اشخاص از آن چه آموخته اند بیزار می شوند و با پشیمانی به مصرف اندوخته عمر خود، نگاه می کنند. و از این که به مورد و مرحله دلخواه خود نرسیده اند احساس ضرر و زیان می کنند.
می دانیم که در این صورت عمر گذشته به مواردی مصرف شده که ما نمی دانستیم ممکن است روزی از انتخاب آن ها پشیمان شویم و به پوچی انتخاب و تلاش خود برسیم و فرصت دیگری هم در ادامه حیات برای تغییر وضعیت نمانده است .این حالت نا دل پسند در بسیاری از افراد قابل مشاهده است و در توصیه ها و نصایح آن ها می شود آن را تشخیص داد. حالا اگر فرد توان داشته باشد می تواند با توجه به عرض بنده تصمیم مقتضی اتخاذ کند...ما باید بدانیم که تمام کارهای ما بی اهمیت بوده ولی ما ناگزیر از انجام آن ها هستیم...اگر با علم به این موضوع وارد کار و یا عملی شویم می توانیم با تلاش و درستکاری به آن کار، اهمیت داده و هر روز نسبت به انجام کار در همان روز، احساس رضایت بکنیم .اگر روزانه بتوانیم پرونده کلیه امور را ببندیم و با خودمان تسویه حساب کرده و اشتباهات خودمان را ببخشیم و آماده استقبال از فردا شویم به انرژی زیادی دست پیدا خواهیم کرد.
ادامه دارد