ادامه مطلب
حالا نحوه بر خورد حکومت ها با سایر قدرت های نرم چگونه بوده و چگونه خواهد بود انشاالله در ادامه عرض می شود
قدرت نرم فرهنگ
قدرت نرم دیگر، فرهنگ یک جامعه می باشد.فرهنگ درحد ذات خود سرمایه ائی بسیار بسیار عظیم است که فرآورده هزاران سال است و یک ملت و مردم با عبور
از پستی ها و بلندی های زیادی به وضع موجود فرهنگی رسیده اند.قدرت نرم فرهنگ گاه مورد هجوم مستقیم مهاجمان قرار گرفته و ناتوان شده ولی هرگز از بین نرفته.حمله اعتقادی اعراب به ایران مقدار زیادی از فرهنگ ایرانی را نابود کرد و تا حدی توانست ارزش های فرهنگی خودش را به جامعه تحمیل کند ولی بعد از دویست سال باز این فرهنگ ایرانی بود که مانند ققنوس از میان خاکسترها سر بر آورد و اکنون ما می توانیم بیان کنیم که فرهنگ ما یک فرهنگ اصیل ایرانی است زیرا توانستیم به مرور زمان نسبت به ایرانی کردن فرهنگ آشغالگر اقدام کرده و موفق شویم .با ادامه این مطلب بحث مذهب و فرهنگ بیشتر بررسی می شود
قدرت نرم توحید
قدرت نرم اصلی و قدیمی و نسبتا پایدار- قدرت نرم توحید است.توحید در نظام هستی و بین مردم در تمام دنیا قدرتی ایجاد می کند که بی رقیب بوده و در بسیاری از موارد غیر قابل رقابت است.باورمندان به توحید از این که با نیروی برتر جهان در ارتباط بوده و به اصطلاح بنده یک خدای واحدند از باور و رفتار خود راضی هستند .این باور مولد قدرتی عظیم و موثر است.
حالا بعضی از قدرت های جهانی و حکومت های مذهبی متوجه قدرت بزرگ توحید شده و در صدد هستند تا با انواع تفکرات التقاطی و ریاکارانه و ظاهر صلاح مردم را از باور توحید دور کنند.تمام مذاهب جهان، در انواع واشکال مختلف سعی در پوشاندن کلمه توحید و اضافه کردن عقاید و باورهای خود به مردم جامعه دارند.متفکرین و دلسوزان نسبت به مردم و جامعه، باید بدانند و زحمت بکشند و در باره این اعمال بموقع هشدارهای لازم را ارائه دهند که توحید و باور به یگانگی خداوند در معرض خطر حتمی قرار دارد. دشمنان توحید هیچ چیزی از توحید را کم نمی کنند و نمی توانند این عمل را انجام دهند ولی توانسته اند با انواع اضافات بی مورد و مضر و خطرناک باور
توحید ی جامعه را تحت تاثیر قرار داده و مردم را از دین خالص و توحید ناشی از باور دینی دور کنند.
ادامه دارد
ادامه مطلب
عامل جدیدی که دفاع چندانی هم برای آن وجود ندارد و حاکمان هم یا نتواسته اند و یا نمی خواهند کاری در این باره انجام دهند .جنس گریزی و مبارزه با جنس مخالف است که در این مورد سهم مرد ستیزی بانوان- پر رنگ تر و قابل ملاحظه تر است.این فرهنگ جنس ستیزی از هر جا که آمده باشد قطعا ایرانی و سرزمینی نیست و طرف داران این حالات از تاثیر مخرب این وضعیت غفلت دارند و حتی مخالفان جنس ستیزی که بنوعی در جهت نگهداری برتری ها کوشش می کنند نمی دانند که آن ها هم بنوبه خود مشغول ضربه زدن به قدرت نرم خانواده هستند.همسران ایرانی انسان های والا و فداکاری هستند که پس از سال ها تحمل تفاوت های بی مورد، حالا بر اثر گسترش اطلاعات جهانی خواستار امتیازهای جنس خود هستند .ولی هم دامن زدن به این خواسته ها و هم مخالفت با آن هر دو موجب تضعیف قدرت خانواده و هم چنین تضعیف قدرت نفس انسان است. یک خانم زنده است و نفسش ارزشمند بوده و مولد قدرت نرم و نگه دارنده قدرت نرم خانواده و بسیاری از قدرت های نرم است. من شخصا مایل به بر شمردن خصوصیات آقا و خانم نیستم و این عمل را ضروری نمی دانم ولی بهر صورت لازم است دل سوزان جامعه راه حل مناسبی برای رفع این معضل و بخصوص راه خاصی برای در اختیار قرار دادن حقوق خانم ها هر چه زودتر پیدا کنند.و البته که بر شمردن باورها و حرف های قدیمی و ظاهرا تاریخ گذشته نمی تواند راه حل مناسبی باشد.مادران سرزمین من خیلی کمتر از حق انسانی خود بدست آورده اند و تعجب از اینست که کسانی حق بانوان را نادیده می گیرند که این خانم ها عشقشان-مادرشان—خواهرشان هستند.مهمترین عاملی که مزاحم دستیابی خانم ها به حقوق طبیعی ایشان است احساس مالکیت مرد بر جسم و روح زن و داشتن احساس کنترل آقایان است.در مورد اول باید بدانیم زن در مقام یک انسان کامل طرف قراردادبوده و ضمن بستن پیمان زناشوئی متعهد به انجام وظایفی در مقابل تعهدات همسر خود می شود.ولی رفتار آقایان، اولا عدم انجام تعهد خود که همان پرداخت مهریه است و ثانیا احساس مالکیت بر جسم و روح خانم ،هست که او فکر می کند باید از دارائی خود محافظت کرده و او را کنترل کند.من قاطعانه عرض می کنم اگر خانمی تصمیم به عملی بگیرد هیچ نیروئی قادر به کنترل او نیست. بهر صورت این وظیفه متفکرین انسان دوست و لایق سرزمین ایران است که زنان را به جایگاه طبیعی خود برسانند...
ادامه دارد