ادامه مطلب
. من با امید و نشاط وارد این عرصه می شوم. مگر کسانی که به موفقیت هائی در مورد اختراعات و طرح مسائل جدید ریاضی و....دست یافتند قبلا در این موارد تجربه ائی داشتند آن ها با پشتکار توانستند دنیای جدیدی را تجسم کرده و پدیده ی جدیدی به جهان عرضه کننددر پایان مقدمه التماس تفکر و راهنمائی دارم.
یکی از قوانین هستی ،قانون ایجاد و خلق است.
در کل جهان هستی بصورت دائم پدیده هایی در حال خلق شدن و ایجاد شدن هستند. قانون هستی ایستا و ساکن نخواهد بود و به میزان فهم ما و بالاتر از آن و در دیدگاه ما و فراتر از آن در حال ایجاد است .هر پدیده و موجودی صرف نظر از اندازه و قابلیتش تحت قانون مربوط به ایجاد، بوجود می آید و در سیل عظیم هستی شناور می شود. هر پدیده بعد از ایجاد ،تحت تاثیر قانون مربوط به بقا و مرگ خود بوده و به وجود خود ادامه خواهد داد.شاید در مرحله اول اهمیت قانون خلق شدن به نظر ما نیاید و یا اظهار کنیم جریان خلقت پدیده ها ربطی به زندگی روز مره ما ندارد .در حالی که بسیار مرتبط است.اگر ما به قانون خلق پدیده ها توجه کنیم زیاد پای بند گذشته نبوده و منتظر خلق شدن موقعیت های جدید می مانیم.بله هر لحظه موقعیت جدیدی برای ما و جهان اتفاق می افتد که اگر ما باهشیاری آن ها را در یابیم می توانیم از زندگی خود بهره بیشتری ببریم.فرض بفرمائید بنا بدلایلی یک موقعیت ناجور در زندگی ما بوجود آمده. اگر ما بدنبال تغییر خود آن موقعیت باشیم هرگز به نتیجه نمی رسیم. بهتر است به خلق موقعیت های جدید بیندیشیم و به ظهور آن کمک کنیم.تعمیر و تنظیم موقعیت های نا دلپسند تلف کردن عمر و از دست دادن فرصت های جدید است. باید توجه کنیم که تا هر زمانی که معطل موقعیت بد بمانیم از خلقت موقعیت های جدید غفلت کرده ایم.
قانون دیگر هستی عدم مداومت و جاودان نبودن همه پدیده ها می باشد. طبق قانون هستی تمام پدیده هایی که بوجود آمده و یا بوجود می ایند فانی بوده و از بین می روند. فرضا یک حشره چند ساعت عمر می کند و یک ستاره میلیاردها سال ولی طبق این قانون هر دو تمام می شوند و این نابودی شامل پدیده های روحی و روانی و ذهنی و اخلاقی هم می شود. اگر دقت داشته باشیم متوجه خواهیم شد که تداوم عمرِ بسیاری از حالات روحی و روانی ما بر اساس اصرار ما و ذهنیت ما بوجود خود ادامه داده اند.یک اتفاق برای شخص می افتد صرف نظر از دلایل بوجود آمدن آن اتفاق، شخص بر اساس باور و تربیت خود پشت مانع بررسی و تجزیه و تحلیل اتفاق، معطل می ماند و سعی فراوان در فعال بودن آن پدیده می نماید. در هر فرصتی بخصوص موقع خواب و در رختخواب آن قدر به جوانب موضوع می اندیشد و فکر می بافد که رنجور می شود.حال اگر ما به خلقت موقعیت های جدید و نابودی هر پدیده ائی باور داشته باشیم سعی خواهیم کرد که نابودی آن اتفاق بد را جلو بیندازیم و هشیارانه منتظر بروز یک موقعیت مناسب بمانیم و سعی کنیم مقدمات خلق موقعیت جدید را حداقل در ذهن و روح خود فراهم آوریم.شاید در ابتدای امر باور این که بتوانیم از یک اتفاق ناجور عبور کنیم برایمان سخت باشد.ولی نیاز است ما عبور کنیم چون هنوز زنده هستیم. زنده بودن ما به ما قدرت می دهد تا بتوانیم خلق کنیم، بسازیم و از سختی ها عبور کنیم.و البته در این راه ترس، یکی از موانع اصلی عبور ماست.ما بنا بدلایل زیادی از تکرار موقعیت بد قبلی می ترسیم ....
ادامه دارد