چقدر خوب است
که
شما نمی دانید
آن کس که می داند
دروغ را زندگی می خواند
دائم از وحشت می نالد
اما
شما نمی دانید
گندابی از اتفاقات بد
که لایه ایی ضخیم
از گذشت و حماقت
از حماقت و مصلحت
از مصلحت و گذشت
وجود دارد
و
شما نمی دانید
گاهی خودت از زیر لایه ها
سر بر میاوری
لایه می شکند
و تو نفسی تازه می کنی
گاهی از روی لایه با ضربه ایی
فرصت رهائی خودت
را ضایع می کنی
زیرا
شما نمی دانید
چه سود که واقعیات دیده شده را
مرتبه ایی دو باره به بینید
تصور و فکر هم نکنید
چون
شما نمی دانید
وحشت دارید
من نخواهید شد
وحشت دارید
کسی که در مرداب است
الگوی کسی شود
شما نمی دانید
با بالهای شکسته و آلوده
پرواز نمی توانید
پس
قدم زنان و آهسته بروید
فرصت ندارید
نباید بدانید
که
شما نمی دانید
27/6/402سید محسن