ادامه مطلب
قانون نتیجه
در جهان هستی هر پدیده و اقدامی به یک نتیجه محتوم خواهد رسید.ممکن است برخی افراد برای جلوگیری از حصول یک نتیجه سعی و تلاش کنند و بخواهند نتیجه انتخاب ها و رفتار خود و یا دیگران را به تعویق بیندازند .اگر چنان چه بتوانند شرایط لازم برای تغییر نتیجه را فراهم کنند البته نتایج فرق خواهند کرد ولی هرگز نمی توانند اثرات اقدامات قبلی را از بین ببرند. هر حرکت و اقدامی به نتیجه ایی منتج می شود ولی ممکن است ما یا به نتایج بی توجهی کنیم و یا آن را نپذیریم و یا تشخیص ندهیم
بهتر است بیشتر به نتایج رویدادها نگاه کنیم و از تلاش بیخود در مورد تغییر ان ها خود داری کنیم .درست است که مسئولیت انتخاب های خودمان را بپذیریم و از اشتباهات خود درس گرفته و خود را برای اتخاذ انتخاب های درست آماده کنیم.گاهی ممکن است بر اساس یک عمل ساده نتیجه عجیبی حاصل شده و مدت ها ما را درگیر مسئله نماید.اگر قبول و باور کنیم که هر تصمیم ما به نتایجی خواهد رسید ممکن است دقت و مراقبت بیشتری اعمال کنیم
قانون زمان
منظور من از زمان در این بخش زمان گذرا و معمول نیست بلکه زمان مناسب است.طبق قانون هستی برای بروز و یا از بین رفتن یک پدیده لازم است زمان مناسب فرا برسد. گاهی ممکن است خارج از زمان مناسب هم با تهیه مقدمات و شرایطی به نتیجه برسیم مانند تولید سیفی جات در زمستان که با ساختن گلخانه و مشابه ساختن شرایط تابستان بطور مصنوعی مثلا خیار تولید می شود.اگر طالب موفقیت هستیم باید در فراهم آوردن شرایط برای زمان مناسب اقدام کنیم و اگر هم بتوانیم با شرایطی زمان مناسب را هم فراهم کنیم. به موفقیت بیشتری خواهیم رسید اما این عرایض من در ایران معمول نیست و تقریبا اکثر انتخاب های رفتاری بدون توجه به زمان مناسب خود صورت می گیرد و یا اجرا می شود.تشخیص زمان مناسب یک اقدام و یا یک انهدام، نیاز به آگاهی و دانش و دقت و هشیاری دارد.زمان مناسب یعنی وقتی که تمام شرایط با بهترین وضعیت فراهم شده و وضعیت آماده بهره برداری شده است.و هم چنین است تشخیص زمان مناسب برای پایان یافتن و پایان دادن به مسئله ایی. گاهی زمان مناسب برای پایان دادن به یک موضوع، درست در بحبوحه اقدامات است که در این صورت باید دقت و مراقبت شدید داشته باشیم که نمود این مسئله در سرمایه گذاری ها و در بورس قابل مشاهده است.معمولا در این گونه شرایط ما نیاز مبرم به هنر پایان ...
ادامه دارد
ادامه مطلب
قانون شرایط
این عادی و طبیعی بنظر می رسد که برای بوجود آمدن و یا از بین رفتن یک پدیده شرایطی لازم است.معمولا در طبیعت و در سطح کلان شرایط لازم جهت یک موضوع بوجود می اید وبعد آن اتفاق می افتد .مثلا شرایط حیات در کره زمین فراهم می شود و بعد حیات بوجود می اید. هشیاری و دقت در انتخاب و چینش شرایطی که تا اندازه ائی در اختیار انسان است کاری اساسی و وظیفه ائی مهم است.ممکن است فردی بداند که برای انجام یک کار شرایطی لازم است و بدنبال انتخاب شرایط باشد.ولی نتواند تاثیر شرایط و نتیجه آنها را ارزیابی کند .و یا حتی بدون فراهم کردن شرایط لازم دست بکاری بزند.و یا با سلیقه خود از شرایط موجود توقع عملکرد مورد نظر خود را داشته باشد. قانون شرایط در جهان هستی قانون روشن و مشخصی است و امکان ندارد خارج از شرایط لازم موضوعی بوجود بیاید و یا از بین برود.ما می توانیم با دقت و مراقبت نسبت به بررسی شرایط لازم قبل از اقدام بهر کاری مطلع شویم .حتی کسانی که ریسک می کنند باید به شرایط عمومی مسئله مسلط باشند و حداقل به ثبات نیمی از شرایط موفق شوند.بسیاری از ما بر اساس عادت و تجربه دیگران شرایط را ارزیابی و مشخص می کنیم و وارد عملیات می شویم .این موضوع غالبا با شکست مواجه می شود.لازم است ما در مورد شناخت شرایط و چینش آنها مسائلی را آموزش دیده و یاد بگیریم با این اطمینان که قانون شرایط حتمی است و بنا به اصول خود عمل میکند نه خواسته و سلیقه ما.البته جهان هستی چنانچه ما نسبت به انتخاب و فراهم آوردن شرایط شروع کنیم به ما کمک شاین توجه کرده و در زمان رسیدن به شرطی وضعیت دستیابی به شرط بعدی را برای ما تا اندازه زیادی مشخص می کند.انسانهای عجول غافل از راهنمائی جهان هستی تصور می کنند که خودشان توانسته اند شرایط را تشخیص داده و یا فراهم آورند لذا عجولانه و بدون دقت دست به انتخاب شرایطی می زنند که ضامن پیروزی نیستند و اصولا از شرایط لازم برای انجام آن امور فاصله دارند.و مشکل تر اینکه بعد از شکست قادر به ارزیابی درست شرایط زمان انجام کار نیستند و اصرار دارند که طبق شرایط درست اقدام کرده اند. بهترین راه تشخیص عجله در امور و انتخاب شرایط ناسازگار بررسی علل ناکامی همراه با یک متخصص آن فعالیت است و دقت و هشیاری به نظرات او و توجه به اینکه انسان بفهمد دقیقا در کدام مرحله و به چه صورت شرایط نادرست را انتخاب کرده.بررسی شخصی و انفرادی دلایل عدم پیروزی ما را به جائی نمی رساند. و نکته مهم در انتخاب شرایط زمان مناسب هم هست.
ادامه دارد
ادامه مطلب
قانون مجاورت
بدون مقدمه عرض می کنم .زمین به واسطه مجاورت مناسب با خورشید می تواند از نور و گرمای حیات ساز آن استفاده کند
در مورد انسان ها قانون مجاورت دارای عملکردهای گوناگون و موثر است.شاید دقت لازم در انتخاب منزل و شغل و دوستان بتواند تحت تاثیر این قانون به وضعیت مناسب تری برسد. حتما دو نفر انسان در مجاورت هم دیگر از یکدیگر اثر می پذیرند و لذا باید انسان همیشه در انتخاب دوست و همراه و همدم به اصل قانون مجاورت دقت کند
توضیحی لازم است بدهم.من در مقالات به کلمات (دقت و هشیاری) زیاد اشاره دارم لذا لطفا به این کلمات عنایت خاص مبذول فرمائید
قانون مجاورت حتی در مورد حیوانات و گیاهان و جمادات نیز کاربرد موثر دارد و اتفاقا این قانونی است که ما کمتر به آن دقت و توجه کرده ایم حتی زمانی که در وضعیت خاص ناشی از کم توجهی به این قانون قرار می گیریم باز هم به چگونگی قانون مجاورت نمی اندیشیم. گاهی می توانیم با تعویض مسائل و اشخاصی که مجاور ما هستند تغییری در شرایط ایجاد کنیم.در حالات و روحیات شخصی هم چنانچه طبق قانون مجاورت در کنار انسانهای منفی نگر و عیب جو قرار بگیریم به تدریج و بدون اراده شاید ما هم منفی نگر و غرغرو شویم و چنانچه در مجاورت انسان های موفق و واقع بین باشیم حتما بعد از مدتی مانند آن ها خواهیم شد و اگر هم توان و روحیه ما قوی تر از ایشان باشد آن ها را بشکل خود در می اوریم .ولی انسان های موفق و واقع بین کمتر تحت تاثیر دیگران قرار گرفته اند .بهر شکل قانون مجاورت گاه گرما بخش و حیات ساز است و گاه منجمد کننده که لازم است انسان با کمک از اراده خود و با درک قانون مجاورت و قبول آن از این توانمندی جهان هستی به نفع خود بهره برداری بنماید.
ادامه دارد
ادامه مطلب
قانون پایداری و عدم پایداری
این دو قانون ناظر بر وضعیت های گوناگون طبیعت هستند و هر چه که در طبیعت و روح و روان انسان و رفتار حیوانات و یا وضعیت های مواد قابل مشاهده هستند.فرض بفرمائید در ارتفاعات کوهستانی آب بصورت یخ و برف موجود است .تا سردی هوا به همان صورت باقی بماند وضعیت آب و یخ نیز بصورت قبلی ادامه خواهد داشت و چنانچه وضعیت تغییر کند یا یخ ها آب می شوند و یا به مقدار آنها افزوده می شود.حالا در مورد وضعیت و رفتار انسان مواردی را ذکر می کنم.شاید به دلایلی که معمولا چگونگی آن برای ما مشخص نیست چون در زمان انتخاب و عمل بی توجه بودیم دچار وضعیت خاصی بشویم که دوست نداریم و نمی پسندیم. حالا اگر بخواهیم ناگهانی و قطعی به وضعیت موجود خاتمه داده و راحت شویم تقریبا غیر ممکن است ولی می توانیم مانند گرم شدن هوای کوهستان که بتدریج موجب آب شدن یخها می شود ما هم با اتخاذ تدابیری بصورت جزئی و مستمر شرایط را تغییر دهیم و مراقب وضعیت های بعدی هم باشیم. مثال های مختلفی در این باره وجود دارد ولی شاید یک مثال بتواند به ما کمک کند تا نسبت به تغییرات جزئی آگاه تر شویم. فرض بفرمائید بنا به مسائلی ما مقروض شده ایم. حالا با توجه به شرایط و وضعیت موجود قادر به تسویه همه بدهی خود نیستیم. اگر بخواهیم منتظر بمانیم تا بتوانیم دفعتا بدهی خود را تسویه کنیم ممکن است هرگز شرایط لازم بوجود نیاید .لذا با اتخاذ تدبیر لازم باید هر چقدر که می توانیم بار بدهی خود را سبکتر کنیم .می شود با تغییرات اندکی در سبک زندگی و صرفه جوئی مقداری از بار بدهی خود را سبک تر کنیم.البته این مثال با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی در باره خیلی از افراد صادق نیست.چون شخص مقروض اصلا در آمدی ندارد .ولی این مثال جهت نزدیکی اذهان نوشته شد تا ما باور کنیم که با تغییرات کوچک در شرایط، تغییرات کوچکی هم در وضعیت بوجود می اید و با استمرار تغییرات می توانیم بعد از مدتی شاهد تغییرات اساسی در وضعیت ها باشیم.قانون پایداری و عدم پایداری بسیار بهم دیگر نزدیک و قابل تبدیل هستند.در مورد دیگر توجه فرمائید که قانون تغییرات، همیشه و بهمه شکلی موجود است ولی تغییر قانون محال و غیر ممکن است.در جهان هستی هیچ نیروئی وجود ندارد که بتواند ذره ایی یک قانون را عوض کرده و یا تحت تاثیر قرار دهد.بقول معروف قانون ،قانون است و مو لای درزش نمی رود.قوانین جهان هستی بیش از تعداد پدید ه های جهان هستی بوده و هیچ پدیده و وضیعیتی قادر نیست بدون قانون وجود داشته باشد ..
ادامه دارد
ادامه مطلب
حتی با صاحب خود پیوند احساسی هم بر قرار می کنند.اما چنان چه بدلایلی در قفس باز شود و پرنده فرصت پرواز پیدا کند لحظه ایی هم درنگ نکرده و از قفس می گریزد البته که من توصیه در قفس ماندن و قبول ادامه گرفتاری برای انسان را نمی پسندم.اما این قصه را عرض کردم تا توجه را به رفتار طبیعت جلب نمایم.حالا رفتار انسان در گرفتاری ها چگونه باید باشد عرض می کنم .اول باید مسئولیت انتخاب خود را قبول کنیم و دیگران را مقصر وضعیت فعلی خود نشماریم. لازم نیست که عوامل را شمارش کنیم همین که قبول کنیم خودمان باعث بوجود آمدن وضعیت فعلی هستیم به ما کمک می کند. بعد از قبول این موضوع باید خونسردی خودمان را حفظ کرده که البته قبول دارم در بعضی از شرایط واقعا حفظ خونسردی تا مرز غیر ممکن می رسد.اما ناگزیر هستیم برای بررسی جوانب موضوع خونسردی خود را بدست آوریم.حتی اگر وضعیت موجود ما صد در صد توسط دیگران به ما تحمیل شده باشد باید بدانیم تنها خودمان قادر به رهائی خواهیم بود.وقتی شرایط را درک کردیم و به چگونگی گرفتاری خود واقف شدیم حالا باید تسلیم وضعیت موجود بشویم و کامل موقعیت جدید خود را به پذیریم .اما ما باید تسلیم موقعیت شده ولی تسلیم شرایط نشویم.بلکه دائما شرایط را تحت نظر گرفته و هشیارانه به تغییرات آن دقت کنیم و این به این معناست که با آرامش و خونسردی باید تمام عوامل و راه های خلاصی از این وضعیت را از نظر بگذرانیم .و بدنبال راه عملی و کوتاه و مطمئن برای رهائی خود باشیم.درست مانند آن بلبل که با قبول اسارت خود احتمالا می تواند از تنها گزینه رهائی خود که باز شدن در قفس است درست و بموقع استفاده نماید
ادامه دارد