ادامه مطلب
پایداری و استقامت در پیمودن راه درست و دقت درهرانتخاب و پذیرفتن مسئولیت انتخاب ها می تواند ما را در مسیر قانون حکمت قرار دهد . باید توجه داشت که برای هر موقعیت جان داران، از جمله انسان حکمت مناسب و در خور وجود دارد .پس درک موقعیت کنونی و انتخاب درست به منظور دستیابی به قانون حکمت شایسته تر،می تواند ما را مشمول نعمات و بهره های بیشتر و بهتری بنماید.البته که این توصیه من علیرغم شکل ظاهرش هرگز اخلاقی نیست .بلکه ناشی از محاسبات و دقت و هشیاری در دریافت قانون حکمت جهان هستی می باشد.مضافا این که شاید ده ها و صدها داستان وجود داشته باشد که گفته های مرا نقض کند .ولی حتی در آن داستان ها هم تاثیر حتمی قانون حکمت قابل ردگیری و تشخیص است.حکمت قانون جهان هستی ، قطعی است
قانون سیالیت هم یک قانون جالب و مورد توجه است
.طبق این قانون هر سیالی بشکل ظرف خود در میاید .یعنی سیال مظروف شکل ظرف خود را می گیرد .این قانون در مورد انسان و انتخاب هایش بسیار کاربرد دارد .این طبیعی و عادی است که انسانها و حتی جانداران در موقعیت های گوناگون محیطی و روحی و روانی قرار می گیرند. اگر کسی به میزان بالا انعطاف پذیر بوده و بتواند شکل موقعیت موجود را بخود بگیرد از بسیاری از سختی ها و مصائب می تواند جلوگیری نماید. انسان بر اثر اتفاق و یا انتخاب های متعدد و پشت سر هم و یا انتخاب های مطالعه نشده و نادرست در یک موقعیت فردی و اجتماعی قرار می گیرد .خوب درک موقعیت موجود و نابهنجاری آن شخص را وادار به مقاومت و پایداری در برابر آن وضعیت می نماید.در این کشمکش بسیاری از دستاوردها و داشته های شخص از بین رفته و یا آسیب می بیند.ولی در عین حال شخص از این همه خسارت و ضررو زیان ناراحت و ناراضی نیست چون بر اساس آموزه های قبلی پایداری و مقاومت در برابر مصائب و شکستها را شایسته می داند و بر اساس همین نگرش به مقاومت خود ادامه می دهد .در این صورت هم ظرف و هم مظروف دچار دگرگونی و تغییر می شوند و در نهایت هم شخص از فعالیت بی ثمر خود خسته شده و تسلیم وضعیت جدید حاصل از تلاش بی اثر خود می شود و از این پس هم با گلایه از زمین و آسمان خود را راحت می کند و چون در طول درگیری قادر به مدیریت وضعیت نبوده و بنا به سلیقه خود به انواع عکس العمل ها دست یازیده نمی تواند راه درست را تشخیص بدهد و ممکن است عمری با عوارض ناشی از این اتفاق سر کند.توجه بفرمائید داستانی عرض کنم .اگر ما گنجشکی را در قفس بیندازیم آن پرنده بقدری خودش رابه در و دیوار قفس می کوباند تا بمیرد.اما همه شاهد هستیم که بلبل و بعضی از پرندگان را در قفس نگهداری می کنند و آنها چه چه هم می زنند و سال ها عمر می کنند و حتی با صاحب خود پیوند احساسی هم بر قرار می کنند
ادامه دارد
ادامه مطلب
مادر بزرگ کور است و سرپرست نوه دختری خودش می باشد چون هیچ قوم و خویش نزدیک و توانا وجود ندارد که سرپرستی این کودک را قبول کند.مادر بزرگ کور با صدها زحمت و بدبختی بچه را بزرگ کرده و به عرصه می رساند.آن بچه به جوانی مودب و سر بزیر تبدیل شده و آماده کار می شود.او در بازار تهران در مغازه یک فرد یهودی به شاگردی پذیرفته می شود و از زندگی خود هم ناراضی نیست. او دیگر مادر بزرگ خود را ندارد و با زندگی کوچک و محقر خود روزگار می گزراند با تمام سختی ها و نداری ها بسیار پاک دست و امانت دار است و در مدتی که در آن مغازه شاگردی کرده توانسته اطمینان صد در صد صاحب کار را بخود جلب نماید. بنا به رویدادهای سال 57 تاجر یهودی تمام اموال غیر منقول خود از جمله مغازه و اجناس داخل آنرا به او می بخشد و خودش از ایران فرار می کند و الان آن کودک در شمار میلیاردرهای خانواده محسوب می شود. مسیر سرنوشت و حکمت این سرنوشت برای بسیاری از مردم و خود من نامعلوم است و می توان هزاران فرضیه ارائه داد ولی هرگز نمی توانیم منکر موقعیت خوب او در این زمان بشویم.قطعا و حتما او بر اساس قانون حکمت جهان هستی در زمان معین و در جای معین حضور داشته بنابر این آن ثروت که زمان تصاحبش برای آن فرد یهودی بسر آمده بوده به اومنتقل می شود.
یکی از راه های برخورداری از نعمت قانون حکمت جهان هستی درست کرداری در شرایط گوناگون و شناخت موقعیت خودمان در جهان هستیم.تا ما موفق به شناخت موقعیت واقعی خود در جهان نشویم قادر به برنامه ریزی و حرکت به سمت درست نیستیم.اول لازم است موقعیت کنونی خود در جهان و بین مردم جهان و همکاران و فامیل و مردم را بشناسیم و بعد با انتخاب راه درست هشیارانه و دائم عمل کنیم تا در مسیر صحیح قانون حکمت قرار گیریم. راه درست در حد ذات خود هشیار است و تشخیص راه درست مشکل نیست .
ادامه دارد
درود بر مراجعین عزیز--من در باره نحوه استفاده از برنامه های کاربردی پارسی بلاگ بغیر از ارسال پست جدید هیچ نمی دانم--لطفا مرا در مورد برنامه های کاربردی از قبیل دریافت پیام.پاسخگوئی و انتخاب دوست و پاسخ به دوستداران و بقیه مطالب توجیه فرمائید--سپاس
ادامه مطلب
هر عملی چه ارادی و چه غیر ارادی چه در میان جانداران و چه در افلاک تماما به یک نتایجی منتج خواهند شد.نتیجه حاصل از یک اراده و یا یک عمل بر اساس خواسته و سلیقه و حتی اراده ما شکل نمی گیرد .بلکه نتیجه مستقیما متوازن با عملکردها است. از بیان نتایج حرکت های ستاره ایی و سیاره ای عبور می کنم و به نتایج حاصل از اراده و عملکرد انسان می پردازم.بدانید که جهان هیچ مخفی گاه و کمد و اشکافی برای نگهداری نتایج اعمال ما ندارد و نتیجه اراده و اعمال ما مستقیما بخودمان باز می گردد. اما با همه اهمیتی که موضوع نتیجه دارد ما نباید صرفا به نتیجه بصورت کلی توجه کنیم.بلکه لازمست باور کنیم که اعمال ما حتما یک نتیجه دارد لذا بهتر است کار درست را به درستی انجام دهیم تا به نتیجه درست هم برسیم.در کل زمان انجام یک عمل و یا یک اقدام بر اساس اراده باید بدانیم که حتما اعمال ما بی نتیجه نیست.پس از ابتدا در انجام امور با قبول نتیجه دار بودن آنها اقدام کنیم و مواظب نارسائی های احتمالی در اقدام خود باشیم زیرا قطعا این نارسائی در اراده و اعمال ما مستقیما در نتیجه اثر گزار خواهد بود
قانونی که برای مطرح شدن بسیار چالش بر انگیز است
قانون حکمت جهان هستی است.
اگر برای قانون حکمت هر مثل و یا نمونه ائی مطرح شود نقیض آن هم وجود دارد و این گوناگونی بشکلی هست که در نهایت بعضی کلا منکر حکمت در قانون می شوند .اما در قانون هستی حکمت جایگاه مهم و بارزی دارد. ممکن است به نظر ما و با توجه به اطلاعات ما فردی لایق جایگاه خود نباشد و ما هر چه تلاش می کنیم به حکمت وجود این شخص در جایگاهش پی نمی بریم ولی من عرض می کنم حتما او در جایگاه واقعی خود قرار دارد و هیچ نکته ایی وجود ندارد تا اثبات کند که او در جایگاه فعلی خود قرار ندارد.ولی اطلاعات و بینش و خواسته ما اعلام می کند که او لایق موقعیت کنونی خود نیست که این موضوع همان قدر از حقیقت و واقعیت خالی است که هر ادعای بدون مدرک و سند دیگر. حداقل فرضیه ایی که در مورد اشخاص ثروتمند می شود مطرح کرد اینست که او روزی و یا هفته ایی و یا ماهی و حتی سالی در یک موقعیت مخصوص قرار گرفته که زاینده ثروت بوده است و او با تمام نقائص خود آن موقعیت را تشخیص داده و بهره برده و یا ناخودآگاه بهره نصیبش شده .داستانی عرض می کنم...
ادامه دارد
ادامه مطلب
سعی کنیم از این به بعد این مفهوم را در نظر گرفته و بقولی متوازن تصمیم بگیریم و متوازن عمل کنیم. لازمست تمام اجزا یک ساختار با هم متوازن باشند .لذا با در نظر گرفتن این توازن متوجه می شویم که بسیاری از توقعات ما از زندگی و اجتماع و فرهنگ و فامیل و اطرافیان شاید نا متوازن بوده که به نتیجه درست نینجامیده. بیشتر مورد توازن در رفتار و اخلاق ما متوجه توقعات و برنامه ریزی های ما می شود. می توانیم درک کنیم که توقع ما در فلان مورد با عمل کردهای ما متوازن هستند و یا نیستند. توازن قانون هستی است و تعدیل آن ممکن نیست
دیگر قانون هستی حرکت است.
کلا ماده از حرکت بوجود آمده و بحث حرکت در فلسفه بسیار مفصل شرح داده شده ولی در سطح این مقاله و رویکرد من لزوم حرکت است. ما برای زندگی و دستیابی به آرامش نیاز به حرکت داریم. منظورم حرکت از نقطه (آ) به نقطه(ب)نیست حرکت در ذهن .گاهی بعضی از ما در انجماد ذهنی بسر می بریم. با توجه به اینکه سکون ذهن با حرکت جهان متوازن نیست لذا ما دچار آسیب های زیادی خواهیم شد که مهمترین آن از دست دادن فرصت های جدید ناشی از حرکت است. چون حرکت قانون هستی است و ذهن هم ناگزیر از تحرک می باشد در صورتی که ما اراده کنیم و بر سر یک موضوع توقف کنیم ذهن در خود می پیچد و افکار مختلفی را در خود میبافد و آنقدر به این امر ادامه می دهد تا کلا خود را از قید و بند اراده ما خارج کند.معمولا ذهن اینگونه در خود می رمبد . ذهن افراد ناگزیر از حرکت است و گاهی شخص بر اساس تشخیص خود در موضوعی سکون می کند. که این سکون با قانون حرکت هستی متوازن نیست.و ادامه آن خسارت بار خواهد بود.
نتیجه هم از قوانین هستی می باشد.
ادامه دارد