ادامه مطلب

بیشتر مواقع ما بدون توجه به رفتارهای متفاوت خود و صرفا بر اثر پیوسته گی سرزمینی و یا فامیلی کارهائی را انجام میدهیم که موجب آزار دیگران و حتی آزار و اذیت خودمان می شود. من حتی توصیه می کنم با شناخت قانون پیوسته گی در باره این موضوع در بحث های دوستانه و فامیلی گفتگو کنیم. با بررسی ابعاد مختلف پیوسته گی در رفتار و اخلاق می توانیم بسیاری از عادات خود را رفع کنیم .زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که تربیت پدر بزرگ ما که متعلق به صد سال پیش است و توسط خانواده به ما منتقل شده مناسب رفتار ما در حال حاضر باشد.البته گسست عقیده و رفتار و یک سره ترک تمام موازین خانوادگی و فامیلی را نمی پسندم .ولی می شود با شناخت مستمر و با دقت و هشیاری نسبت به انتخاب رفتارهای شایسته و مدرن کاری انجام داد و آن قسمت از رفتارهای شایسته قدیمی را نیز با کمی تغییر پذیرفت.

پایان403/12/21

ادامه مطلب

.بخودمان و دوستمان و همسرمان فرصت دهیم تا با جمع آوری ریخت و پاش های احساسی به یک نقطه و وضعیت آرامش برسند.گاهی لازم است به محض احساس خستگی و دریافتن عدم دقت لازم در هر کجای کار که هستیم فورا بخودمان استراحت بدهیم. نیاز به استراحت در پستانداران یک نیاز حتمی و مبرم است و در طبیعت بسیار رایج است.اما در عین حال من به استراحت برنامه ریزی شده و معین اعتقادی ندارم و دریافت سیگنال های بدنی و روحی را توصیه می کنم .زیرا ممکن است امروز ما بعد از چهارساعت کار نیاز به استراحت پیدا کنیم و فردا بتوانیم هفت ساعت مداوم کار کنیم .من توجه و دقت در همه حال به بدن و روح خودمان را توصیه می کنم.

قانون پیوستگی

در جهان هستی علیرغم عدم تکرار یک پدیده تمام اجزا جهان بهم پیوسته و وابسته هستند.در زمان حال بیان این که ستارگان و سیارات هم بنوعی به هم پیوسته هستند زیاد دور از ذهن نیست.

اما در بعد انسانی—رفتارهای یک فرد قطعا با نوع تربیت و منش او پیوستگی دارد و می توان در تمام حرکات و سکنات  نشانه های بارزی از نوع تربیت و آموزش اشخاص را مشاهده کرد .گاهی این پیوستگی ها مانند پیوستگی به قوم و قبیله دارای آداب و سنن هم می شوند و در مورد ملیت ها این پیوستگی ها با شعار و تبلیغات تقویت هم می شوند.در یک اجتماع از جانداران و در بسیاری از مواقع این پیوستگی ها وجود دارد فرضا در یک خانواده شیر در صحرای افریقا تمام اعضا یک جمع بهم پیوسته بوده و با هم شکار می کنند و بنوعی بهم دیگر برای زنده ماندن کمک می کنند. در مورد انسان پیوستگی و وابستگی در بسیاری شرایط مقبول بوده و موجب پایداری وضعیت های مطلوب می شود ولی در قرن بیستم و بعد از مهاجرت های زیاد کم کم پیوستگی ها رو به ضعف گذاشت و بسیاری از مهاجران ناگزیر از گسستن رشته های پیوند خود با سرزمین و اقوام شدند. پاره شدن رشته های پیوستگی دارای عوارض نسبتا سختی بوده و گاه منجر به افسرده گی شده است. پیوسته گی در رفتار ها هم می تواند به عادات سخت تبدیل شود.حال اگر با دقت و مراقبت بتوانیم مقدار و میزان پیوسته گی خود را تشخیص داده و آنرا بشناسیم قادر خواهیم بود در پاره ایی موارد که بر اثر پیوستگی رفتاری دچار مشکل هستیم آنرا براحتی شناسائی و حل کنیم.بیشتر....

ادامه دارد 

ادامه مطلب

تعویض و دستکاری عوامل قابل تغییر در وجود خود را جدی بگیرید و از نتیجه تغییرات اساسی خود و رضایت اطرافیان از تعویض چهره قبلی خود لذت ببرید

قانون استراحت

همه میدانیم که پر کارترین و حیاتی ترین عضو پستانداران قلب هست

طبق یافته های پزشکی قلب پس از هر ضربان مدتی بیشتر از زمان ضربان استراحت می کند. تمام حرکت های سینوسی جهان هستی با توجه به استراحت فعالیت می کنند .البته شاید ما تا کنون نتوانسته ایم به نحوه و چگونگی استراحت ستارگان و اجرام اسمانی پی ببریم ولی گاهی شاهد بیشترین فعالیت خورشید خودمان بوده ایم. شاید بعد از یک غلیان در ستارگان مدتی آن ستاره در آرامش قرار گیرد .حالا در بعد انسانی و کلا جان داران.ما از نظر فیزیولژی نیازمند استراحت هستیم که نمود قابل لمس آن ساعات خواب ما می باشد.ولی عرض من بر جنبه دیگری از استراحت می پردازد.گاهی جذاب بودن فعالیت ها و یا اصرار و ابرام ما موجب می شود بدون تعطیلی و استراحت به یک فعالیت ادامه دهیم .و این مورد در باره رانندگی و عدم استراحت عملی خطرناک و مرگ آفرین است. در باره فعالیت های مغزی و تلاش در اجرای برنامه های زندگی چنان چه بدون استراحت فکری به کار ادامه دهیم متوجه انحراف  در مسیر نمی شویم و شاید چند مرتبه باید رفع عیب کرده و کار را از نو شروع کنیم. مغز انسان توانائی فراوان اما بهر حال محدود دارد و درست مانند ماهیچه ها که پس از تولید اسید لاکتیک خسته میشوند مغز هم بواسطه فعالیت خسته شده و چون ما اراده می کنیم که بکار خود ادامه دهیم مغز هم با نادیده گرفتن جزئیات کار و حتی اشتباه در تجزیه و تحلیل ها عکس العمل نشان می دهد. حتی در مورد مراودات و دوستی ها هم نیاز به استراحت دادن به رابطه باید در نظر گرفته شود.در زندگی زناشوئی هم این درست است که رابطه را با کمی استراحت به حالت تعلیق در آوریم و اجازه دهیم که آتش اشتیاق بین زوجین دوباره شعله ور شود.اصرار زیاد در نزدیکی و ارتباط موجب دلزدگی می شود و لازم است که ما مدتی نباشیم 

ادامه مطلب

شناخت عوامل اصلی وجود هر کسی با دیگری تا اندازه ایی تفاوت دارد ولی در سطح کلان می توان با یافتن شباهت ها به وضعیت وجودی خودمان بیشتر پی ببریم

یکی از عوامل اصلی شخصیت ما، نوع تربیت خانوادگی است.تغییرات در این عامل بسیار آسان است.این درست است که زمانی ما ناگزیر از پذیرش نوع تربیت والدین خود بوده ایم ولی در حال حاضر مجبور به نگهداری هیچ یک از آموزه های تربیتی خود نیستیم و البته عصیان در برابر آن چه که هستیم را روا نمی دانم .تصمیم به تغییر مرحله ایی و آرام را توصیه می کنم.آفرادی که دارای فرزند هستند توجه کنند که دوست دارند فرزند خود را چگونه تربیت کنند. همان راه را برای تربیت مجدد خود نیز برگزینند و اظهار نکنند که ما را متاسفانه این جور تربیت کردند. واقعا اگر تربیت شما توسط والدین باعث ناراحتی شما هست شما این فرصت عالی را دارید که به موازات تربیت فرزند خود نسبت به تربیت خود هم مصمم شوید و آن را انجام دهید و چه حس زیبایی خواهد بود رشد رفتاری شما به موازات بالیدن فرزندتان.

یکی دیگر از عوامل تشکیل دهنده شما،نگرش و نحوه تفکر شماست.داشتن انواع نگرش ها را ما می توانیم در فضای مجازی و بین دوستان و آشنایان خود شناسائی کنیم .چنانچه نوع نگرش شما مورد قبول خودتان نیست و یا درست ترِ آن را یافته اید اصراری در نگهداری نگرش خود نداشته باشید.تغییر این عامل را در برنامه خود منظور کنید و بدانید که ناتوان ها از تغییر می ترسند. برای تغییر دیدگاه و نگرش گاهی نیاز به یک الگو هست .لطفا الگوئی را انتخاب کنید که متوازن با قدرت و توان و شخصیت شما باشد .معمولا الگو قرار دادن افراد بسیار مشهور و.... با ناکامی قطعی مواجه هست زیرا ممکن است طرف سال های پیش و در شرایط زمانی و مکانی دیگری زندگی می کرده و یا زندگی می کند و دارای اطلاعات و معلومات فلان است .پس انتخاب چنین الگوئی به تدریج به خود فریبی و سرگردانی می رسد.الگوهای خود را از بین افراد محل سکونت و قبیله و دوستان خود انتخاب کنید فقط مراقب باشید که الگوها متناسب با مقطعی از وجود ما هستند و تغییر این الگوها هم ،لازم است .پس من هرگز انتخاب یک الگو برای تمام عمر و یا مدت مدید را توصیه نمی کنم.

ادامه دارد

ادامه مطلب

قانون عوامل اصلی

در جهان هستی آن چنان قوانین دقیق و منظمی موجود است که هیچ بی نظمی و تداخلی در روند خلقت ها و پدیده ها بوجود نمی اید و هر موجودی که تاکید می کنم هر موجود و یا پدیده ایی که قابلیت بودن را پیدا کند حتی به مقدار کم حتما بوجود می اید و بر اساس قابلیت خود مدتی می ماند و بعد بر اثر بی لیاقتی و یا عدم تطبیق با قوانین مربوطه از بین می رود. عوامل اصلی برای پدیده های مختلف بصورت گوناگون و فراوان و خارج از شمار وجود داشته و دارند.مثلا برای بوجود آمدن یک میوه آفتاب و آب و بوته و یا درخت و فصل مناسب و نگهداری و زمان -لازم است و هریک از این عوامل هم طبق قانون خود عمل می کنند پس اگر تحت شرایطی وضعیت یکی از این عوامل ناقص شد قطعا در میوه اثر آن را مشاهده خواهیم کرد.

در رفتارهای انسانی نیز عوامل اصلی، در زندگی و ارتباطات و روند زندگی و نحوه تفکر موجود است و تعالی و ترقی هریک و یا نقص و شکست در هر یک می تواند اصل وجود ما را با چالش مواجه کند. باید توجه داشت که عوامل اصلی وجود ما در زمان جنینی، بستگی به عملکرد والدین ما دارد. و بعد موضوع تغذیه و نوع تربیت و آموزش و پرورش از عوامل اصلی وجودی و شخصیتی ما می باشد.حالا ما می توانیم با شناخت عوامل اصلی وجود خود، نسبت به آن تعداد از عواملی که قابلیت و انعطاف پذیری تغییرات را دارند نسبت به باسازی شخصیت و خلق و خوی خود اقدام کرده و با پی گیری مستمر و با دقت و هشیاری خود را به فردی مناسب تر و یا نزدیک تر به سلیقه خود تبدیل کنیم. البته دست کاری بعضی از عوامل اصلی مانند قومیت و سرزمین و گروه خونی و مشخصات بدنی غیر قابل تغییر،  امکان ندارد .ولی ما می توانیم با کوشش و شناخت عوامل قابل تغییر و یا قابل خلق شدن مجدد خود رابه قالب مورد علاقه خود نزدیک کنیم. قبول وضعیت موجود و شناخت شرایط تغییر و استمرار در پی گیری مراتب می تواند فرد دیگری را درشما متولد کند  تا شما از خلقت مجدد خود تعجب کنید و بصورت دلپذیر تری به زندگی ادامه دهید.روشن است که ترس و عادات ما مانع اصلی خواهند بود و شاید ما در سنین پیری و یا میان سالی باشیم و فکر کنیم از ما گذشته عرض می کنم هرگز چنین نیست .اگر ما بتوانیم یک روز و یا حتی یکساعت حسب الگوی مورد نظر خود زندگی کنیم می توانیم ادعا کنیم که ما زندگی کرده ایم...

ادامه دارد